بشر در تمام تاریخ به دنبال پاسخ یک سوال بوده است: رازهای شاد زیستن چیست؟ چگونه زندگی شادمانهای را در این دنیای ملال آور داشته باشیم. فیلسوفان زیادی از سراسر دنیا، سعی کردهاند پاسخ این سوال اسرار آمیز را پیدا کنند.
فیلسوفان مکتب رواقیگری، در روشن کردن مسیر شاد زیستن، میراث مهمی را برای ما به یادگار گذاشتند.
از نظر مکتب رواقی گری، انسانها باید در زندگی خود راههای رسیدن به شاد زیستن و خوشی روانی را پیدا کنند تا سرانجام به رهایی از رنج برسند.
یکی از این فیلسوفان مشهور مکتب رواقیگری که از راههای شاد بودن زیاد، سخن گفت، اپیکتتوس است. در این مقاله سعی داریم با بررسی نظریات و جهانبینی اپیکتتوس، به رازهای شاد زیستن پی ببریم.
اپیکتتوس که بود؟
اپیکتتوس در بردگی، در قلمروی شرقی امپراتوری روم، سال ۵۵ پس از میلاد مسیح به دنیا آمد. او بعد از آزاد شدن، تا سال ۹۴ پس از میلاد مسیح در روم به تدریس فلسفه مشغول بود تا زمانی که دومیتین، امپراتور روم تمام فیلسوفها را از شهر تبعید کرد.
او در تبعید مدرسۀ فلسفه را تأسیس کرد و به آموزش فلسفه ادامه داد. اپیکتتوس تشخیص داد که زندگی روزمره، آکنده از مشکلات و دشواریهایی با درجههای مختلف است.
او زندگیاش را صرف طرحریزی و ترسیم مسیر شادمانی،کامیابی، شکوفایی و آرامش کرد؛ صرف نظر از اینکه شرایط فرد (چه خوب و چه بد) چه باشد.
تعالیم او، هنگامی که از تلههای فرهنگی باستانی رها شود، ارتباط خارقالعادهای با موضوعات و علوم انسانی معاصر دارد.
اپیکتتوس، تعالیم فراوانی در مورد راز شاد زیستن دارد. تعالیمی که حتی با گذشت هزاران سال، امروزه باز هم کاربرد فراوانی در زندگی انسان مدرن دارد.
سه آموزۀ مهم اپیکتتوس برای شادی در زندگی
آموزۀ اول
بر طبق مفهوم، «مفهوم دوگانهی کنترل» شادمانی و آزادی انسان، با درک و پذیرش یک اصل روشن آغاز میشود؛ برخی چیزها در حیطۀ کنترل ما و برخی چیزها خارج از کنترل ماست.
اگر در زندگی خواهان آرامش درونی و اثر بخشی هستیم، باید به این اصل بنیادین توجه کنیم و بیاموزیم که چگونه میتوان بین پدیدههای قابل کنترل و غیرقابل کنترل، تفاوت و تمایز قائل شد و تمام تلاش خود را برای تغییر آنچه در کنترل ماست، به کار بگیریم و چیزهای غیرقابل کنترل را با آغوش باز بپذیریم.
آموزۀ دوم
این مفهوم است که رخدادها نمیتواند به ما آسیب برساند، اما دیدگاه ما به آنها میتواند. یعنی چیزها به خودی خود نمیتواند به ما صدمه بزند یا مانع ما بشود، همچنین انسانها نیز نمیتوانند به ما آسیب برسانند؛ اما اینکه ما آنها را چگونه میبینیم، موضوع دیگری است؛ شیوۀ برداشت و تفسیر ما از وقایع و رخدادادهاست که ما را ناراحت،غمگین، عصبانی یا شادمان میکند.
آموزۀ سوم
سومین آموزۀ بسیار مهم اپیکتتوس که در راستای تعلیمات سقراط و ارسطو بوده، تأکید بر «فضلیت» است که نظریهی نوین و کاربردی روانشناسی مثبت و بنیانگذار آن مارتین سلیگمن بر آن تکیه داشته و زندگی مبتنی بر فضیلت و پرورش «منشِ ممتاز» را هدف غایی زندگی دانسته است.
اپیکتتوس معتقد است تنها زندگی کامیاب، زندگی بافضیلت است و از نگاه او، فضیلت، هدف، غایت و مأموریت ما در زندگی محسوب میشود؛ فضیلت، سلسلهای از اصلاحات و تغییرات در رفتار و منش ما، برای تمام عمر است و منجر به شادمانی ماندگار میشود.
رازهای شاد زیستن از نظر اپیکتتوس
برای داشتن یک زندگی شاد، از متخلفان و خلافکاران عصبانی نشوید
شاید این توصیه، یک راهکار بسیار عجیب برای شاد زیستن باشد، اما به اپیکتتوس اعتماد کنید! از نظر این فیلسوف رواقی برای اینکه شاد باشیم، نباید از متخلفان و خلافکاران عصبانی شویم، زیرا خلافکاران و جنایتکاران، باورهای نادرستی را در زندگی پذیرفته و فراگرفتهاند و از ارزشمندترین ظرفیتهای انسانی محروم هستند، پاسخ مناسب به اعمال بد آنها، ترحم و دلسوزی است نه خشم و عصبانیت یا بیحرمتی. با این طرز تفکر، میتوانیم به شاد بودن خود کمک کنیم.
برای یافتن راز شاد زیستن، باید بدانید که چه چیزی مهم است و چه چیزی مهم نیست.
ما به صورت تکراری، آرزو و اشتیاق چیزهایی را از خود نشان میدهیم که هیچ کنترلی روی آنها نداریم و از چیزهایی که در کنترل ماست، رضایت و خشنودی نداریم.
ما باید به طور منظم تأمل کنیم و شرایط را به طور کامل برای خودمان ارزیابی کنیم؛ یعنی بنشینم و در درونمان مشخص کنیم که چه چیزهایی قابل ارزشگذاری است و چهچیزهایی نیست.
بهطور متعهدانه و مشتاقانه دنبال خوبی باشید
اپیکتتوس میگوید به طور متعهدانه و مشتاقانه دنبال خوبی و به دست آوردن شادی باشید؛ اما اگر تلاشهایتان کافی نبود، نتیجه را بپذیرید و ادامه بدهید.
برای شاد زیستن، دوباره و دوباره و دوباره ببخشید
ما از رازها و داستانهای پشت اعمال دیگران آگاه نیستیم، بنابراین باید با دیگران صبور باشیم و قضاوتمان را دربارۀ آنها به تعویق بیندازیم و محدودیتهای درک و فهممان را به رسمیت بشناسیم. دیگران را به علت اعمال بدشان، دوباره و دوباره ببخشید؛ این حرکت،آسودگی درونی را در شما پرورش میدهد.
برای رسیدن به راز شاد زیستن، خود را ببخشید
سعی کنید تا جای ممکن با خودتان مهربان باشید و خودتان را با دیگران یا حتی خود ایدهآلتان مقایسه نکنید. بهبود و اصلاح انسانی، تلاش تدریجیِ دو قدم به جلو و یک قدم به عقب است. خودتان را دوباره و دوباره ببخشید، آنگاه سعی کنید دفعۀ بعد بهتر عمل کنید.
راز شاد زیستن، اعتماد به شهود اخلاقیتان است
توجه و تمرکزتان را از آنچه دیگران دربارهی شما فکر میکنند یا از نتایج اقداماتتان بردارید و به جای آن، در برابر شهود اخلاقی و معنوی اصیل خود سر تسلیم فرود آورید و آنهار ا دنبال کنید تا زندگی شادتری داشته باشید.
بیاموزید که خودتان را شفا دهید
پیگیری و تعقیبِ مداوم و مستمر خرد و فرزانگی، به دست آوردن آن را برای شما به تأخیر میاندازد. از دنبال کردن مربیان قوی و جدید دست بردارید. بهروزترین معلم فرزانه، کتاب، رژیم غذایی، باور محبوب و مشهور موردنظرتان، شما را به سمت زندگی شکوفا هدایت نمیکند؛ بلکه شما خودتان را به سوی این زندگی شکوفا سوق میدهید. استقلال و خودبسندگی را در زندگی تمرین کنید و برای رسیدن به یک زندگی شاد، وابسته و منفعل نمانید.
نکته پایانی
شادی در دنیای ماشینی و برای انسان مدرن، شاید همان طفل گمشدهای باشد که تمام عمر به دنبال آن میگردیم. با این وجود پس از گذشت هزاران سال، میتوانیم رازهای شاد زیستن را در اندیشۀ حکیم یونانی، اپیکتتوس پیدا کنیم. برای مطالعه و آشنایی بیشتر با زندگی و آموزههای این حکیم بزرگ، پیشنهاد میکنیم کتاب هنر زندگی خردمندانه را مطالعه کنید.
دیدگاهتان را بنویسید