دکتر آسیه اناری؛ روانشناس بالینی کودک و نوجوان[۱]
دونالد وودز وینی کات[۱] (۱۸۹۶-۱۹۷۱) نظریه پرداز برجسته حیطه دلبستگی، هرگز به هیچ گروه و جریانی نپیوست و به ایده استقلال فکر و نظر، پایبند بود. با این وجود، او به عنوان برجستهترین چهره ی «گروه میانه رو»ی انجمن روان تحلیلگری بریتانیا، که در حال حاضر نیز به صورت مستقل مشغول به کار هستند، شناخته می شود. پس از مرگ زیگموند فروید، این گروه میانه روی روان تحلیل گران؛ بین گروهی به سرپرستی آنا فروید و گروه دیگری با ریاست ملانی کلاین قرار گرفتند و نظریات خود را بیان نمودند.
وینی کات یک متخصص اطفال، روان تحلیلگر بزرگسال، نویسنده، مجری رادیو بی بی سی و اولین روان تحلیلگر کودک مرد، در بریتانیا بود. وینی کات افزون بر مخاطبان عادی و عوام؛ می تواند با متخصصان نیز به راحتی ارتباط برقرار کند و نمود این مساله در کتاب «کودک، خانواده و جهان خارج»[۲] بسیار آشکار است؛ اثری که شاهکار بی نظیر وینی کات محسوب می شود و از دل مجموعه سخنرانیهای او در شبکه جهانی بی بی سی به نگارش در آمده است.
وقتی صحبت از وینی کات است بایستی اشاره کرد مقاله وی در سال ۱۹۵۳ در مورد اشیاء و پدیده های انتقالی، پرکاربردترین مقاله در آثار الکترونیک روان تحلیگری -تا کنون- بوده است و در بسیاری از آثار و مقاله ها و تحقیقات مورد استفاده قرار گرفته است. بعلاوه، وینی کات در مطب خصوصی خود، بیش از ۴۰ سال و تا سال ۱۹۶۳ در بیمارستان کوئینز در لندن و در بیمارستان کودکان گرین پدینگتون، بی وقفه کار کرد. وینی کات بسیار علاقمند به کار بین رشته ای و ارتباط دادن متخصصین و غیر متخصصین به هم بود.
دو جلد از مقالات گردآوری شده او در زمان حیاتش منتشر شد و بازی و واقعیت[۳] (۱۹۷۱) را می توان خلاصه زندگی حرفه ای و شخصی او دانست. و جالب اینجاست که اکثر نوشته های او، تقریباً ۲۳ جلد، پس از مرگش منتشر شد. ابتدا به دو نقطه عطف مهم در زندگی وینی کات پرداخته و سپس آراء و نظریات مهم وی را بررسی خواهیم کرد.
الف) کودک و مادر؛ آنچه وینی کات را وینی کات کرد!
وینی کات در خانوادهای مرفه در نزدیکی پلیموث، بزرگ شد. پدرش -جان فردریک- تاجری موفق و سیاستمدار محلی، دو بار شهردار پلیموث شد. دونالد وینی کات چندان پدر پرمشغلهاش را نمیدید و با او رابطه ای نداشت بلکه توسط «مادران زیادی» – شامل مادرش و دو خواهر بزرگتر، پرستاران کودک، آشپز و همه کارکنان زن خانه، تربیت و بزرگ شد.
حضور این همه زن در زندگی او ممکن است تا حدی تاکید او بر رابطه بین مادر و نوزاد را توجیه کند. وینی کات این رابطه مهم بین مادر و نوزاد را از قبل از تولد تا مرحله ادیپی – یعنی مرحله رشد روانی-جنسی که بین سه تا هفت سالگی است و در روانکاوی کلاسیک فرویدی بر آن تأکید بسیار شده- در نظر می گیرد.
ب) مراقبت مادرانه
وینی کات یک پزشک ۲۳ ساله بود که برای اولین بار به روان تحلیلگری علاقه مند شد و بر اساس تفکر آنا فروید و ملانی کلاین؛ پایه های نظری خود را بنیان نهاد. وی بر اساس یکی از جملات فروید در مورد توجه به مراقبت مادرانه در ابتدای زندگی کودک، مفهوم موجودیت روانشناختی بین کودک و مادر، پس از تولد را مطرح ساخت؛ مفهومی که «دلبستگی» نیز از دل آن بیرون آمد. او نه بر زندگی درونی یا بیرونی واقعی، بلکه بر محیط «بینابینی» یا «محیط سوم تجربه» تأکید کرد و به همان اندازه به محیط -یعنی مراقبت مادرانه واقعی- اهمیت می داد که کلاین به فانتزی ناهشیار یا آنا فروید به غریزه.
دیدگاه وینی کات نسبت به طبیعت انسان خوش بینانه است. او به “غریزه مرگ” فروید اعتقاد نداشت – غریزه ای برای بازگشت به حالت سکون و آرامش قبل از تولد ما که اعمال خود ویرانگر را ایجاد می کند. در عوض علاقه بسیاری به مولفه های لذت، سرزندگی، خودانگیختگی، سلامت، رضایت از زندگی و کیفیت زندگی داشت.
برخی از مهمترین نظریات وینی کات
الف) تاثیر محیط مراقبتی اولیه
رشد سالم در یک «محیط تسهیلکننده[۴]» یا با مراقبت مادرانه ی «به اندازه کافی خوب[۵]» یا «فداکار معمولی[۶]» اتفاق میافتد که کاملاً با نیاز نوزادش در ابتدای زندگی سازگار و هماهنگ است. در روزهای اولیه تولد، «چیزی به نام نوزاد» وجود ندارد، زیرا از دیدگاه کودک -و گاهی اوقات مادر-، هیچ تفاوتی بین «من» و «آنچه من نیست»؛ یعنی تفاوتی بین مادر و نوزاد وجود ندارد. ایجاد و حفظ این یگانگی، اولین وظیفه مادرانه است. حساسیت بسیار زیاد، به نیازهای نوزاد «مشغولیت ذهنی اولیه مادرانه[۷]» نامیده میشود. مادر حساس و سازگار از تأثیر واقعیت و غرایز خود بر کودکش محافظت و مدیریت می کند. چنین مادری، تجربه ی کودک از قدرت مطلق بودن را حفظ می کند و کودک از سینه ای تغذیه می کند که بخشی از اوست. با گذشت زمان، این تجربه؛ کودک را مطمئن میکند که آنچه را که نیاز دارد، ایجاد یا پیدا خواهد کرد.
در همین راستا و با گذشت زمان، این حالت «همانندسازی آرام[۸]» با مادر، ایجاد یک مرز شخصی ابتدایی را بین مادر و نوزاد تسهیل میکند. در این مرحله، مادر بخش بعدی وظیفه خود را که وینی کات “سرخوردگی حساس[۹]” کودک توصیف نموده است، تکمیل می کند؛ زمانی که او سعی می کند فضایی پیش رونده بین خود و کودک ایجاد کند؛ یعنی استقلال و این استقلال برای کودک لازم است تا خود را به عنوان یک فرد واقعی جداگانه احساس و درک کند.
اهمیت محیط زندگی سالم، بیشتر در آثار منفی از دست دادن و نبودن چنین محیطی، در آینده مشخص می شود. از دست دادن زودهنگام «ابژه ی عشق[۱۰]» که معمولا مادر است محرومیت نامیده میشود و مسائلی را در شکلگیری مرزهای شخصی و احساس واقعی ایجاد میکند و می تواند به مشکلات عمیق روانشناختی همچون خودشیفتگی، اسکیزوفرنیا و اختلالات تجزیه ای منتهی شود. به بیان دیگر، از هم گسیختگی یا شکافتن ابژه ی ابتدایی عشق -یعنی مادر- باعث عدم رشد “احساس گناه” یا نگرانی برای شخص دیگر -همدلی- و همچنین زندگی با “خود کاذب” می شود؛ زندگی که توسط انتظارات دیگران تعیین می شود و بنابراین با تبعیت و فرمانبرداری از دیگران پیش می رود.
وینی کات معتقد بود که رشد سالم به نوع و کیفیت مراقبت در نوزادی و کودکی بستگی دارد. وی بیشتر بر نیازهای ایگو – آن بخشی از ساختار روانشناختی که احساس خود را ارائه می دهد – توجه داشت تا نیازهای غریزی یا گرسنگی. مادر حساس، کودک را از آنچه وینی کات «آسیبها» مینامد و پنج اضطراب ابتدایی که عبارتند از: احساس شکست همیشگی، چندپارگی، شخصیت زدایی، دور شدن از خود واقعی و منزوی شدن بدون ابزار ارتباطی، دور نگه میدارد. در محیط مراقبتی سالم، “خود واقعی” کودک که با خودانگیختگی، لذت، سرزندگی و خلاقیت مشخص می شود، شکوفا خواهد شد.
ب) مفهوم وابستگی
“واقعیت وابستگی[۱۱]” برای وینی کات مهم است و او سه مرحله وابستگی را توصیف می کند:
• «وابستگی مطلق» نوزاد که با ناآگاهی به محیط و سازگاری کامل مادر با نیازهای نوزادش، از طریق «مشغولیت ذ هنی اولیه مادرانه» مشخص می شود.
• “وابستگی نسبی” که مربوط به زمانی است – از چهار ماهگی به بعد – که فضای بین مادر و نوزاد مانند تجربه روزمره می شود. نوزاد، با یک مرز ابتدایی بین «من» و «آنچه من نیست»، «انطباق ناقص» و «سرخوردگی حساس» مادر را از طریق شکستهای کوچک غیر جدی و «ترمیم فوری» تحمل میکند، زیرا فضای بین مادر و کودک؛ به صورت تدریجی تکامل مییابد. در این شرایط، مادر دیگر نیازهای کودک را پیش بینی نمی کند بلکه منتظر نشانه ای از سوی او است. این بخش دوم وظیفه مادرانه، حس خود و احساس واقعی بودن کودک در حال رشد را تقویت می کند.
• “به سوی استقلال”که تلاشی مادام العمر و با وابستگی نسبی همراه است. این استقلال، شامل احساس فرد از خود است که به محیطی در حال گسترش و غنی در جامعه تبدیل می شود.
ج) مفهوم شی گذاری[۱۲]
این مفهوم، شناختهشدهترین بخش تفکر وینی کات است. در آغاز تولد، وابستگی نسبی، شی انتقالی، اولین شیء «من-بسط یافته» یا «آنچه من نیستم» نوزاد (که با خرس عروسکی مشخص میشود)، پیش نمادی از است و نشانه ای آشکار از اولین گام موقت نوزاد در سفر به سوی جدایی فردی. اعتماد به نفس حاصل از مراقبت قابل اعتماد مادر از کودکش که در طول زمان از سوی نوزاد، تجربه شده است، “فضای بالقوه” فردی را ایجاد می کند؛ جنبه ای از فضای شخصی که امکان رشد و تحول تا بی نهایت را دارد. در ادبیات روانکاوی، مقایسه بین اولین “فضای بین” مادر و نوزاد -که وینی کات مطرح کرد- با فضای روان درمانی بالینی -که به رشد فرد کمک می کند- بسیار مفید بوده است.
د) ایجاد مفهوم جدایی
در طول زمان، تجربه مادر نیز به عنوان فردی متفاوت و مجزا در حال رشد و تحول است. عملکردهای روزانه مراقبت از کودک یعنی “محیط مادرانه” یک تجربه مرتبط با شخص است. به مرور کودک در می یابد پستان مادر و مادر جدا از هم است و از اینجا رشد درک کودک از واقعیت شکل می گیرد و «خود واقعی» ایجاد می شود.
و) استفاده از یک شی
“استفاده از یک شی” ایده ای بود که وینی کات در سالهای آخر مشغول کار بر این مفهوم بود. در دیدگاه وی؛ “استفاده از یک شی” یکپارچه ترین رابطه با “شی” است. از نظر وینی کات، دستاورد نهایی رشد از نظر ارتباط با اشیا، ارتباط با هویت یا حتی خود فرد نیست، بلکه «استفاده از یک شی» است.
منابع:
- Abram, J. (1996; 2007) The language of Winnicott: a dictionary of Winnicott’s use of words Karnac Books London.
- Abram, J. (2008) Donald Woods Winnicott: a brief introduction Int J Psychoanal (2008) 89:1189–۱۲۱۷.
- Kohon G, editor (1989). The British School of psychoanalysis: The independent tradition. London: Free Association Books.
- Spelman, Boyle M (2013a)The Evolution of Winnicott’s Thinking. Karnac Books.
- Spelman, Boyle M (2013b)Winnicott’s Babies and Winnicott’s Patients. Karnac Books.
- Spelman, Boyle M and Thomson-Salo F (Eds.) (2014)The Winnicott Tradition. Karnac Books.
- Winnicott DW ( [1947] 1949). Hate in the countertransference. Int J Psychoanal 30:69–۷۴.
- Winnicott DW (1984)Through Paediatrics to Psychoanalysis. Karnac Books.
- Winnicott DW (1988). Human Nature, Bollas C, Davis M, Shepherd R, editors. London: Free Association Books.
- Winnicott DW (1989)Playing and Reality. Routledge.
- Winnicott DW (1990) TheMaturational Processes and the Facilitating Environment. Karnac Books.
[۱] Donald Woods Winnicott
[۲] این کتاب توسط انتشارات نسل یاسان در سال ۱۳۹۹ و با ترجمه مظاهری و اناری به چاپ رسیده است.
[۳] Playing and Reality
[۴] facilitating environment
[۵] good enough
[۶] ordinary devoted
[۷] primary maternal pre-occupation
[۸] relaxed identification
[۹] sensitive disillusionment
[۱۰] love object
[۱۱] fact of dependence
[۱۲] Transitional objects
[۱] Dr.anari@yasanclinic.ir
دیدگاهتان را بنویسید